آثار وبرکات معرفت (5)آرامش
بسم الله الرحمن الرحیم
ثمرات معرفت:
وامّاکسانى که داراى این نعمتند وقابلیّت این معنا را پیدا نموده اند، به برکت داشتن معرفت، بینش آنها با دیگران فرق کرده ودیدِ آنها نسبت به زندگى تغییر مىکند ودر نتیجه رفتار وگفتار وپندارشان باافراد دیگر تفاوت داردکه به بعضى از آن ثمرات اشاره مىشود :
(1) = آرامش
«هُوَ الَّذى اَنزَلَ السَّکینَةَ فى قُلُوبِ المؤمِنین»(2) =
«خداوند متعال آرامش را در قلوب مؤمنین قرار داده است وترس ووحشت را از دل مؤمنین بیرون نموده است».
«الا انَّ اولیاءَ اللّه لا خوفٌ عَلَیهم وَلا هم یَحزَنون»(3)
آرامش ؛بهترین سرمایه زندگى است .تمام تلاشهایى که مردم مىکنند براى کسب آرامش مىباشد، حتّى آن کسانى که به گناه، رو مىآورند واز هر گونه ظلم وجنایتى دریغ ندارند، وقتى از آنها سؤال شود که چرااینگونه عمل مىکنید؟ در جواب مىگویند: براى کسب یک زندگى بهتر وبراى آرامش وآسایش بیشتر، اقدام به این عمل مىنمائیم.یا کسى که براى کسب مال بیشتردزدى مىکند تا به زعم وگمان خود بتواند زندگى بهترى داشته باشد و آرامشى به دست آورد. در مقابل، ترس ووحشت، آفت زندگى وموجب سلب آرامش اومىگردد. اگر کسانى که براى
--------------------------------------------------------------------------------
1- سوره مؤمنون آیه 97
2- سورةالفتح آیه 4
3- سورة یونس آیه /62
--------------------------------------------------------------------------------
رسیدن به آرامش، این گونه خود را به دنیا مشغول کردهاند، بدانند که آرامش در داشتن تقوا به دست مىآید، هرگز به خود اجازه نمىدهند که به دنبال گناه بروند؛ بعبارتى دیگر: مردم باید گمشده خود را در تقوا وایمان جستجو کنند نه در بىتقوایى؛ زیرا آرامشى را که دیگران، به دنبال آن هستند فقط در صورتى به دست مىآورند که در سلک مؤمنین بوده باشند واگر کسى به این معنا توجّه نکند وپیروى از هواى نفس وشیطان نماید، محال است که روى آسایش وآرامش را ببیند؛ زیرا خداوند متعال در قرآن کریم مىفرماید:«وَمَن اَعرَضَ عَن ذِکرى فَاِنَّ لَهُ مَعیشَتا ضَنکا»(1)= «کسى که از یاد خدا (غافل باشد) ودورى بجوید، زندگى براى آن تنگ مىشود».
در مقابل، نداشتن آرامش یعنى وجود ترس ودلهره، زندگى را تلخ مىکند وجز سختى وذلّت براى او چیزى ندارد ومىتوان گفت: ترس ووحشت از هر دردى بدتر است، انسان را از پاى در آورده وبراى از بین بردن آن، حاضر است تن به هر عملى بدهد واین جاست که چون تقوا ندارند وسعى براین دارند که به آرامش وآسایش برسند، آنان تصوّر مىکنند که داشتن مال وثروت ومقام، موجب آسایش وآرامش است ولذا براى کسب مقام وقدرت وثروت از هیچ امرى دریغ ندارند حتّى اگر به قیمت ریختن خون دیگران باشد ولذا جنایاتى که در جامعه صورت مىگیرد وقتلهایى که انجام مىپذیرد ودزدیهایى که مىشود و...تماما در این راستا بوده ودر نهایت، جز بدبختى براى آنها هیچ ثمره اى ندارد؛ در حالى که اگر در صراط مستقیم قدم بردارند واطاعت از اوامر الهى نمایند وترک گناه کنند ،فضل ورحمت الهى شامل حالشان شده واز آرامش کامل برخوردار خواهند شد.